دسته : زبان و ادبیات فارسی
فرمت فایل : word
حجم فایل : 165 KB
تعداد صفحات : 131
بازدیدها : 1005
برچسبها : گلستان سعدی بهارستان جامی
مبلغ : 8000 تومان
خرید این فایلفهرست مندرجات رساله
چکیده رساله
پیشگفتار
بخش اول :انواع نثر در بستر تاریخ ادبیات ( قرن چهارم تا قرن نهم ه ق )
مقدمه
فصل اول
چگونگی شکل گیری نثر مرسل اول
چگونگی شکل گیری نثر مرسل دوم
ویژگیهای نثر مرسل اول و دوم
فصل دوم
چگونگی شکل گیری نثر فنی در بستر تاریخ ادبیات
موزون مرسل
موزون فنی
تقسیم بندی نثر موزون به دو دسته
ویژگی های نثر موزون مرسل
ویژگی های نثر موزون فنی
دیدگاه نثر نویسان درباره نثر موزون فنی
فصل سوم
نثر فارسی قرن هفتم و هشتم در بستر تاریخ ادبیات
جایگاه نثر فارسی در قرن هفتم و هشتم
امتزاج نثر موزون مرسل و فنی در قرن هفتم در گلستان سعدی
بخش دوم
مقدمه
فصل اول
بحث لغوی مقامه
مقامات در معنی اصطلاحی
ویژگی های مقامه
فصل دوم
گلستان و مقامات
وجوه اشتراک گلستان با مقامات
وجوه اشتراک گلستان با مقاماتجدال سعدی با مدعی و مقدمه کتاب
وجوه اختلاف گلستان و مقامات
فصل سوم
مقامات حمیدی
ارزش مقامات حمیدی در نثر فارسی
مقایسه گلستان سعدی ومقامات حمیدی
بخش سوم :مقایسه ویژگی های سبکی گلستان و بهارستان
فصل اول
ویژگی های سبکی گلستان سعدی
ویژگی های سبکی بهارستان جامی
فصل دوم مقایسه ویژگی های سبکی گلستان و بهارستان
بخش چهارم : مقایسه حکایت های گلستان و بهارستان
مقدمه
بررسی بابهای گلستان و بهارستان از لحاظ وجوه اشتراک و افتراق
تشابه موضوع و مفهوم در حکایت اسکندر مقدونی
تقسیم بندی حکایات گلستان و بهارستان در سیرت پادشاهان
به شش دسته اصلی از جهت اشتراک و افتراق عشق و جوانی
موضوع ،شیوه سبک و بلاغت در آداب صحبت
سلامت و سلامتی
بخشش و بخشندگی
قناعت
بخش پنجم :بررسی آیات ، حدیث و اشعار در گلستان و بهارستان
مقدمه
بررسی آیات قرآنی در گلستان
بار معنایی
بررسی آیات قرآنی در بهارستان
بار معنایی
بررسی احادیث گلستان
بار معنایی
بررسی احادیث بهارستان
بار معنایی
بررسی اشعار عربی گلستان
بار معنایی
اشاره به آیه و حدیث
بررسی اشعار عربی بهارستان
بار معنایی
اشاره به آیه و حدیث
نتیجه گیری کلی از پایان نامه
**********************
اشاره ای به بخشهایی مختلف از متن پایان نامه مقایسه گلستان سعدی و بهارستان جامی
چکیده رساله
کتاب گلستان سعدی و بهارستان جامی ، باغی است رنگارنگ و تن پوش آن زیبایی های لفظی و معنوی است ، که بر قامت این دو کتاب ، برازنده دوخته شده است . در این رساله سعی بر این است که این دو کتاب به صورت موشکافانه ، مورد نقد و بررسی قرار گیرد . که محتوای رساله، به پنج بخش اصلی تقسیم شده است که به ترتیب عبارتند از :
1- بررسی انواع نثر پارسی ، ( قرن چهارم تا قرن نهم ه . ق ) در بستر تاریخ ادبیات .
2- مقامه چیست ؟ و چگونگی شکل گیری آن در ادب پارسی و ویژگی های مقامه نویسی و به راستی آیا گلستان ، نوعی مقامه می باشد ؟ مقایسه مقامات حمیدی و گلستان سعدی .
3- ویژگی های سبکی گلستان سعدی و بهارستان جامی و وجوه اشتراک و افتراق سبکی این دو اثر گرانبهای ادب پارسی .
4- بررسی حکایات گلستان و بهارستان ، از لحاظ وجوه اشتراک و افتراق و بررسی ویژگی های سبکی و بلاغی حکایات .
5- بررسی آیات و احادیث ، از جهت تاکید مطلب یا بار معنایی و بررسی اشعار عربی از جهت تاکید مطلب یا اشاره شعر ، به آیه و حدیث.
6- نتیجه گیری کلی از پایان نامه
...
در اوایل قرن هفتم ، ایران با یکی از بزرگترین مصائب تاریخی یعنی حمله مغولان خونخوار مواجه شد . ( 616 ه . ) این حمله به سرداری چنگیز تا سال ( 619 ) ادامه یافت . و بعد از او همچنان ایلغارهای پیاپی مغول و تاتار و ممالک مختلف و از آن جمله ایران امتداد داشت . تا در میان سال های ( 651 656 ) حملات هولاکو ، نواده چنگیز ، آخرین مراکز قدرت را در ایران و عراق از میان برداشت و سلسه امرای ایلخانی را در ایران بوجود آورد . در گیر و دار این حملات سخت ، قسمت بزرگی از شهر ها و مراکز ادبی و علمی ایران از میان رفت و جز چند پناهگاه کوچک و بزرگ در داخل ایران ، و در ولایت سند و آسیا صغیر ، محلی برای حفظ باز مانده حوزه های علمی و ادبی و پاره ای از کتب باقی نماند . که مهمتر از همه آنها اراضی تابع ممالک غوریه در آنسوی رود سند و سرزمین حکمفرمایی سلاجقه آسیای صغیر و فارس بوده است . بعضی نواحی کوچک هم در این میان از آسیب حمله مغول مصون ماند . که ارزش علمی و ادبی آن ها اصولاً قابل توجه نیست .
وجود این پناهگاههای کوچک و بزرگ در آغاز قرن هفتم ، از یک لحاظ مهم است و آن پناه بردن چند تن معدود از دانشمندان و ادیبان و عارفان است . و ایجاد فرصتی ، برای آنان در پرورش شاگردان و ادامه تعلیم در ایران است .
به این حال نیمه اول قرن هفتم ، بسبب انقلابات و قتل و غارتها و ویرانی شهر ها و حملات پیاپی وحشیان تاتار و عدم استمرار احوال ، و نیمه دوم قرن هفتم در نتیجه وجود نداشتن کتب و مراکز تعلیم و معلمین ، به هیچ روی مساعد به احوال علوم نبود .
قرن هشتم ، نیز تقریباً به همین منوال گذشت و اگر در این یک قرن و نیم ، اثری از عده ای از فاضلان و عالمان و شاعران می بینیم ، نه از آن باب است که عهد وحشیان تاتار دوره رونق علم و ادب است . بلکه: اولاً نتیجه باقی ماندن بعضی از علما و دانشمندان و تربیت یافتگان پیش از مغول و ثانیا معلول علاقه قلبی و تاریخی مسلمین به علوم و ثالثاً نتیجه وجود پناهگاه ها ییست که پیش از این نام برده ایم .
وجود خاندان های امارت بعد از عصر ایلخانان ، که غالباً از ایرانیان بوده اند هم در ادامه مجالس تعلیم بسیار موثر بوده و به هر حال در این عصر هرچه از دانش و ادب عالمان و ادیبان ببینیم . باز هم وجود آنها ، معلول وجود ایرانیان است . و اثر حمله مغول در علوم و ادبیات این دوره تنها یک چیز بوده و آن از میان بردن کتب علما و ادبا و کاسد کردن بازار علم و ادب است ولا غیر .
در حمله اول مغول ، و نابود شدن مراکز متعدد علمی خراسان و ماوراء النهروری و اصفهان دو مرکز عمده علوم و ادبیات باقی مانده بود : از آندو یکی قلاع اسمعیلیه و دیگری بغداد و این دو مرکز مهم را هم هو لاکو به ترتیب در سالهای ( 654 ، 656 ) از میان برد . و جز قسمتی کوچکی از جنوب ایران ( حوزه فرمانروایی اتابکان سلغری ) و ناحیه سند و شهر های آسیای صغیر و مصر و شام دیگر پناهگاهی برای علوم و ادبیات اسلامی باقی نماند .
در اواخر عهد ایلخانان مغول ، بر اثر اسلام آوردن ایشان ، عنادی که آنان و کارگزاران بت پرست و عیسوی و یهود ایشان ، با ایرانیان مسلمان داشتند از میان رفت . و این خود فرصتی برای مسلمانان در احیای سنن دیرینه شد .
...
1- وجوه اشتراک
1-رعایت ایجاز کامل در جملات
گلستان : یکی از ملوکِ بی انصاف پارسایی را پرسید : که از عبادت ها کدام فاضل ترست ؟ گفت :
[ تو را ] خواب نیمروز تا در آن [ یک نفس ] خلق [ را ] نیازاری
بهارستان : حکیم کسی را گویند : که حقیقت چیز ها را به آن قدر که تواند بداند و عمل به مُقتضای آنچه تعلّق به عمل دارد ملکه نفس خود گرداند
2-کاربرد انواع سجع
سجع مطّرف
گلستان : گفت : این سخن موافق حال من نگفتی و جواب سوال من نیاوردی
بهارستان : اسکندر رومی ، دراوان جهانگیری به حیله تمام ، حصاری را بگشاد و به ویران کردن وی فرمان داد .
سجع متوازین :
گلستان : کسی تجربتی پیش وی نبرد و معالجتی از وی [ در ] نخواست
بهارستان : چهارم ، در نصیحت زنان که چشم از روی بیگانگان دور دارند و روی از نامحرمان مستور
سجع متوازی
گلستان : درویشی را شنیدم که در آتش فاقه می سوخت و خرقه بر خرقه می دوخت
بهارستان اسکندر ، یکی از کار دانانرا ، از عملی شریف عزل کرد و عملی خسیس به وی داد
3-تقدیر مشیت الهی بر گلستان و بهارستان حکمفرما است .
گلستان : موسی ، عَلَیْهِ السَّلام درویشی را دید از برهنگی به ریگ در شده ، دعا کرد تا خدایعَزَّوَجَلّ ، مراو را نعمتی داد . پس از چند روز دیدش گرفتار و خلقی [ انبوه ] بر او گرد آمده . گفت : این را چه حالت است ؟ گفتند : خمر خورده است وعربده کرده و خون کسی ریخته ، قصاصش هم کنند .[ لطیفان گفته اند ]
[ گربه مسکین ، اگر پرداشتی تخم گنجشک ، از جهان برداشتی ]
عاجز ، باشد که دست قدرت یابدبرخیزد و دست عاجزان برتابد
وَلَوْ بَسَطَ اللهُ الرِّزْقَ لِعِبادِهِ لَبَغَوْا فِی الْاَرْضِ . موسی با حکمت حق تعالی ، اقرار کرد و از تجاسر خویش استغفار
بهارستان : ابراهیم خوّاص -قدس سّره گفته است : که رنج مکش در طلب آنچه در قسمت از لی برای تو کفایت کرده اند و آن روزیست ، و ضایع مگردان آنچه از تو طلب کفایت آن کرده اند و آن انقیاد احکام الهی است از اوامر و نواهی .
قطعه :
قسمت رزقت زازل کرده اند چند پی رزق پراکندگی
فایده زندگیت بندگیست سر مکش از قاعده بندگی
4-صنایع بدیعی مانند : جناس ، تشبیه ، تضاد و تمثیل در گلستان و بهارستان به چشم می خورد .
جناس :
گلستان : هر که با بدان نشیند نیکی نبیند .
گرنشیند فرشته ای با دیو ، وحشت آموزد و خیانت و ریو
از بدان جز بدی نیاموزی ، نکند گرگ پوستین دوزی
جناس ناقص اختلافی
...
1- حکایت های کوتاه در گلستان ، بیش از حکایت های طولانی است .
دزدی گدایی را گفت : شرم نداری که از برای جوی سیم ، دست پیش هر لئیم درازی کنی ؟گفت :
دست [ دراز ] از پی یک حبّه سیم به که ببرند به دانگی و نیم
1-حکایت های طولانی در بهارستان بیشتر از حکایت های کوتاه است .
حکایت اسکندر ، یکی از کار دانانرا از عملی شریف به عملی خسیس داد . روزی آن مرد بر اسکندر در آمد . و گفت : چگونه می بینی عمل خویش را ؟ گفت : زندگانی پادشاه دراز باد ! نه مرد به عمل بزرگ و شریف گردد . بلکه عمل به مرد ، بزرگ و شریف شود ، پس در هر عمل که همت نیکو سیرتی می باید و در او انصاف .
قطعه :
بایدت منصب بلند بکوش تا به فضل و هنر کنی پیوند
نه به منصب بود بلندی مردبلکه منصب به مرد ، بلند
2- در دیباچه گلستان تعقید و تکلف و جود ندارد .
یکی از صاحبدلان سربه جیب مراقبت فرو برده بود و در بحر مکاشفت مستغرق شده . آنگه که از این معاملت باز آمد یکی از یاران به طریق انبساط گفت : از این بوستان که بودی ما را چه تحفه کرامت کردی ؟ گفت : به خاطر داشتم که چون به درخت گل رسم ، دامنی پرکنم هدیه اصحاب را . چون برسیدم : بوی گلم چنان مست کرد که دامنم از دست برفت !
ای مرغ سحر ، عشق زپروانه بیاموزکان سوخته را جان شد و آواز نیامد
این مدّعیان در طلبش بیخبرانندکان را که خبر شد خبری باز نیامد
2- در دیباچه بهارستان ، تکّلف و سخت یدیده می شود .
چو مرغ امر ذیبالی زآغازنه از نیروی حمد آید به پرواز
به مقصد نارسیده ، پَربریزد فتد زان سان که دیگر برنخیزد
هزار دستان حمد و ثنا ، از زبان مرغ بهارستان عشق و وفا که از منابر اغصان فضل و احسان به حُسن اصوات و طیب الحان ، عَلی الدّوام خوانند. و به مسامع حاضران ، مجامع قدس و ناظران مناظر اُنس عَلی مَرِ الشُهور و الاعوام رسانند : قطعه :
صانعی را که گلستان سپهر باشد از گلبن صُنعش ورقی
یا بود بهر ثنا خوانانش پر نثار از دُر وگوهر طبقی
3-در گلستان ، مقدمه ی در آغاز هر باب نیامده است ، و حکایت ، بدون مقدمه بازگو شده است .
مثال : باب دوم ، در اخلاق درویشان :
یکی از بزرگان پارسایی را گفت : چه گویی در حق فلان عابد که دیگران در حق او بطعنه سخنها گفته اند ؟
گفت : بر ظاهرش عیب نمی بینم و در باطنش غیب نمی دانم .
هر که را جامه پارسا بینی پارسادان و نیکمردا نگار
ور ندانی که در نهادش چیست محتسب را درون خانه چه کار ؟
...
خرید و دانلود آنی فایل